حیف نون با عجله سوار اتوبوس میشه ! راننده میگه : دستت لای در نره !
حیف نون میگه : خواهش میکنم ! دست شما هم لای در نره !
سخن فلسفی حیف نون : همیشه یه احمقی پیدا میشه که ماشینشو جلوی پارکینگ خونه ات پارک کنه ! حتی اگه خونه نداشته باشی !
به حیف نون میگن : چرا همسرت میخواد ازت طلاق بگیره !
حیف نون میگه : دلیلش زیاد مهم نیست ! فقط یه نصیحت برادرانه بهت میکنم ! وقتی همسرت نظر واقعی تو رو در مورد قیافه فلان دختر فامیل میخواد هیچ وقت واقعیت رو نگو ! فقط سعی کن طرف رو حسابی قهوه ای کنی !
به حیف نون میگن : تو زندگیت از چی خیلی لذت میبری !؟
حیف نون میگه : برای من چیزی لذت بخش تر از کتک زدن بچه پُر رو مهمون ها دور از چشم پدر و مادرشون نیست !
حیف نون با عصبانیت میگه : من نمیدونم این دانشمندها چه غلطی دارن میکنن !؟
با تعجب میگن : چی شده مگه !؟
حیف نون میگه : آخه چرا در یخچالو شیشه ای نمیسازن تا قبل از باز کردن بفهمیم چیز جدیدی توش هست یا نه !
دوست حیف نون میگه : مهمترین هدفم تو زندگی اینه که برم اونور آب !
حیف نون با خنده میگه : اگه واقعا مهمترین هدفت تو زندگی این باشه که بری اونور آب واقعا آدم اوسکلی هستی !
دوست حیف نون با تعجب میگه : چرا !؟
حیف نون میگه : چون تا پات برسه اونور آب ، اینور آب میشه اونور آب و در حقیقت تو هنوز اینور آب هستی و نتونستی بری اونور آب !
حیف نون ملوان کشتی میشه ! بهش میگن : یه کشتی دزد دریایی داره به کشتی ما نزدیک میشه !
حیف نون میگه : برین لباس قرمز منو بیارین !
حیف نون لباس قرمزش و میپوشه و به همراه افرادش تو جنگ پیروز میشه ! به حیف نون میگن : جریان پوشیدن این لباس قرمز جادویی چیه !؟
حیف نون میگه : این لباس قرمز جادویی نیست ! من لباس قرمز میپوشم تا اگه یه وقت تو جنگ زخمی شدم و بدنم خونی شد کسی متوجه خون نشه و روحیه افرادم تضعیف نشه !
روز بعد به حیف نون میگن : ده تا کشتی دزد دریایی داره به کشتی ما نزدیک میشه !
حیف نون با تعجب میگه : ده تا !؟
میگن : عجله کنین لباس قرمز ملوان رو بیارین !
حیف نون میگه : نه صبر کنین ! بهتره شلوار قهوه ای منو بیارین !